معماری-چیست

 حقیقت آن است که تعریف معماری کار ساده ای نیست. اگر بخواهم از تعابیر پیچیده، آکادمیک و گاهی بیهوده این حوزه بگذرم باید بگویم:

 شاید بتوان گفت "معماری پلی است بین هنرها و علوم انسانی با علوم و فنون مهندسی" و معمار خوب کسی است که بتواند بهترین راه حل رو برای مشکلات پیدا کند. بهترین راه ارزان ترین، زیباترین و اجرایی ترین راه حل هست. برای این کار معمار باید در یک پروژه بشه هنرمند، در یکی جامعه شناس، در یکی شاعر خیال پرداز و در یکی مهندس با دقت جزییاتی آن چنانی!
 
هر چند معمارها مدیران ساختمان هستند اما متمایزترین مهارتشان ترسیم خوب و تمیز است، در این کار باید هندسه و زیبایی های اشکال و احجام رو "بفهمند" و تصور خوبی از احجام سه بعدی داشته باشند.
 
معماری از جنس دیگر مهندسی ها نیست، از جنس هنرها هم نیست هر چند به هر دو شباهت بسیار دارد. معمار باید نگاهی دقیق، ساده و راحت داشته باشد. البته استحضار دارید که اینها که میگوم همه در شرایط ایده آل است و گرنه هر کسی که از دانشکده برود بیرون می تواند سه چهار سال بعد عضو سازمان نظام مهندسی بشود و به کار حرفه ای بپردازد یا به سرعت جذب یک شرکت مهندسی طراحی یا اجرایی بشود یا اینکه به دنبال کارهای دولتی برود یا خودش شرکتی تاسیس کند، مثل همه.
 
معمار می تواند و باید بلندپرواز و رویاپرداز باشد.
 
واژه "معماری" در زبان عربی از ریشه "عمر" به معنای عمران ،آبادی و آبادانی است. اما کلمه معماری (Architecture) ریشه در واژه یونانی Architektonike دارد که به معنای ساختن ویژه است؛ ساختنی که هدایت شده و همراه با آرخه باشد. آرخه نیز (Arkhe) از فعل آرخین (Arkhin) به معنای هدایت کردن و اداره کردن است.
 
اگر سری به لغت نامه های مختلف، اعم از فارسی و انگلیسی بزنیم می توانیم تعریف های مختلفی در ارتباط با معماری پیدا کنیم. برای مثال، در لغت نامه دهخدا این تعاریف برای معماری آمده است: بنایی و علم بنایی و شغل معمار/ عمل و شغل معماری/ آبادانی و آباد سازی.
همچنین، در دوره‌های مختلف تعریف‌های متفاوتی در این زمینه ارایه شده است. برای نمونه، فرانک لوید رایت، معمار نامدار اوایل قرن بیستم و یکی از  پیشگامان معماری مدرن در این باره می‌گوید: "معماری عصاره زندگی است و به عبارتی، زندگی را شکل می‌دهد. معماری، حقیقی‌ترین روش ثبت زندگی در دنیای گذشته، امروز و آینده است. یا در تعریف دیگری از لوکوربوزیه، یکی دیگر از پیشگامان معماری مدرن داریم: "معماری بازی با اشیا است در زیر نور."
 
artitecture
 
اما آنچه اهمیت دارد این است که این تعریف های متفاوت در برخی ریشه ها دارای وجه مشترک هستند بطور کلی این تعاریف را می توان در سه گروه اصلی دسته بندی کرد:" معماری به عنوان یک پروسه، معماری به عنوان یک حرفه و در نهایت، معماری به عنوان یک سند.
 
بزرگان معماری و هنر چه گفته اند؟
 
معماری چیزی جز تمنای زمان برای فضایی زنده و جدید نیست. درست است که معماری بر روی حقایق مسلم بنا گردیده است، اما زمینه کار اساسی آن تسلط معانی است. معماری، اراده زمان است که به فضا تبدیل شده است 
میس و ندروهه 
 
معماری وجود خارجی ندارد و تنها اثر معماری است که وجود دارد. معماری در ذهن موجود است. شخصی که یک کار معماری انجام می دهد، در حقیقت آن را به روح معماری عرضه می کند. روحی که سبک نمی شناسد، تنها منتظر آن است که خود را به معرفی نمایش بگذارد  
لویی کانت 
 
هنر معماری، بازی با شکوه و ماهرانه فرم و حجم است که زیر " نور" گرد آمده اند. چشمان ما مجبورند این اشکال و حالت ها را آشکار کنند
 لوکوربوزیه
 
معماری همچون چهره ای نقاب پوش است که به راحتی نمی توان نقابش را پس زد 
برنارد چومی 
 
اینکه معماری در لحظه ای از خلاقیت به وجود می آید، یک حقیقت انکار ناپذیر است. هنگامی که ذهن در گیر چگونگی استحکام یک ساختمان و نیز تامین خواسته هایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدف متعالی تر از تامین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته می شود و آماده می گردد تا توانایی های شاعرانه ای را به معرض نمایش گذارد
  لوکوربوزیه 
 
دنیای واقعی پیچیده و مملو از تضاد است. هسته آفرینش معماری عبارت است از تغیرات واقعیت، از منطق شفاف به نظام فضایی
 تادائو آندو
 
معماری در مورد رویدادی بوده که در فضا رخ می دهد تا درباره خود فضا
برنارد چومی 
 
این فرآورده ذهنی و خلاقیت است که معماری را شکل می دهد. اینک ما می توانیم آن را به عنوان هنر تولید و نوع ساختمان تعریف کنیم
ایتین
 
معماری باید  ساخت بنا هایی را آغاز کند که شور و توان روح آن مکان ها بتواند انسان را در متن زندگی روزانه آزاد بگذارد
 تادائو آندو 
 
معماری محصول شرایط و عواملی مانند عوامل اجتماعی، اقتصادی، علمی و فنی و عادات آدمی است. معماری، معیار اشتباه ناپذیری از رویدادهای زمانی را به دست می دهد
زیگرید گیدئون
 
برای من معماری مداوم میان نهایت ها در حرکت است و تنها زمانی شکل معین می گیرد که خود من چنین خواسته باشم. معماری من میان درون و برون، غرب و شرق، تجرید و باز نمود، تاریخ و حال در نوسان است
 تادائو آندو 
 
وقتی در معماری، هندسه بر دایره ها و مربع ها متمرکز می شود. مکان معماری در بازتاب هندسه با در آمدن به فرم تازه پاسخگو خواهد بود
 آندو 
 
معماری من ریشه در شیوه های ترکیبی و فرم مدرنیسم دارد، اما من برای ویژگی مکان، اقلیم، آب و هوا و پس زمینه تاریخی اهمیت قائل می شوم
آندو
 
برای آفرینش هنری باید سخت بیاموزیم که خوب و درست فراموش کنیم. آفرینش در حکم گسست تام از گذشته است، پس باید خاطره را در لحظه آفرینش از یاد برد
 نیچه 
 
مواجهه با طبیعت، حس واقعی زندگی، پرتوهای خورشید، جریان باد و صدای باران، من نمیخواهم این چیزها را که بی واسطه با کالبد و روان سخن می گویند، کنار بگذارم
 آندو 
 
یکی از عوامل عمده ی  اغتشاش فکری در طراحی، تمایل معماران به عینیت بخشیدن به طرح، با تکیه بر یکی از زبان های آن یعنی ترسیم است. طراحی همچون یک تضعیف موسیقی، اساسا در ذهن تصور شده و ترسیمات یا نوشتن نت ها، تنها یک روند ثابت می باشد
 ای . اس . لیونر 
 
معماران بزرگ عموما برای پیشبرد کار خود به دنبال قاعده و نوعی نظم در خلق زیبایی بوده اند. این انتظام گاه به صورت نظم در اندیشه و یا نظم در کار عملی و روند طراحی بوده است 
رابت ونتوری
 
پلان روح پیش گویی ساختمان بوده و موجودیت بنا به یمن این پیشگویی است
 فرانک لوید رایت
 
ارائه معماری برای ترسیم و اسکیس است. من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح می دهم، زیرا ترسیم کردن سریع تر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی می گذارد